ویرانگری اسکندر

خراب کردن سدهای دجله و فرات توسط اسکندرمقدونی

اسکندر بعد از پیروزی در گوگمل و حرکت بطرف بابل در هنگام عبور از دجله و فرات موانع و سدهایی را بر روی رودخانه مشاهده کرد . مقدونیان پنداشتند که اینها موانع و استحکامات دفاعی باشند که توسط پارسیان برای دفاع و پدافند و جلوگیری از یورش دشمنی باشد که ازطریق خلیج فارس وارد دجله و فرات و حمله به قلب امپراطوری باشد ساخته اند. اسکندر این امر را ناخوشایند دانسته و در خور مقدونیان چنین چیزی را نمی دید که با ایجاد چنین موانعی سستی خود را نشان دهند از همین رو تصمیم به خراب کردن این سدها پرداخت. طوری که دیگر تمام رودخانه بهم وصل شده بود!
آری این چنین بود پنداشت مقدونیان از چیزی که نمیدانستند و دانش آن را نداشتند و هیچگاه چنین مهندسی را با چشمان خود ندیده بودند و به ذهن آنها خطور نکرده بود که این ها آب بند ها و سدهایی هستند برای فصلی که آب رودخانه بالا می آید و از طریق این سدها آب را به کانال ها انتقال داده و از طریق کانال ها و به مناطق جنوبی و کم آب بین النهرین هدایت کنند و استفاده دفاعی نداشتند آن هم در قلب امپراطوری. این چنین بود سدها و آب بندهایی که پارسیان طی سالها ساخته و با زحمت و هزینه های زیاد از آنها نگهداری میکردند که توسط اسکندرمقدونی ویران شد!

«تاریخ امپراتوری پارس،جلد دوم، پروفسور پیر بریان»
«کانال تاریخ ۷۰۰۰ ساله ایران»